Web Analytics Made Easy - Statcounter

میزگردی با عنوان «حلقه مفقوده فضای مجازی» با هدف نقد و بررسی فیلترینگ فضای مجازی و پیامدهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آن، به همت انجمن سلامی دانشجویان مستقل دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد.

به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، سعید جلیلی؛ میزگردی با عنوان «حلقه مفقوده فضای مجازی» با هدف نقد و بررسی فیلترینگ فضای مجازی و پیامد‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آن، به همت انجمن سلامی دانشجویان مستقل دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی و با حضور دکتر مهدی رضا برنا، دکتری مهندسی هوش مصنوعی و آقای محمد مهدی حبیبی، رئیس سازمان فضای مجازی پاک، برگزار شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



به طور کلی روند اجرای طرح صیانت و فیلترینگ در کشور را چگونه ارزیابی می‌کنید و به نظر شما چه کاستی و نکات برجسته‌ای در آن وجود دارد؟

حبیبی: در ابتدا مقدماتی برای ورود به بحث عرض می‌کنم. طرح صیانت در مجلس تصویب نشد، معلق شد و البته نسخه‌ی آخری که از این طرح به عنوان طرح نظام تنظیم‌گری مطرح شد از آن دفاع می‌کنم. مهمترین حلقه‌های مفقوده‌ی مدیریت فضای مجازی موضوعاتی است که درآن قانون، به آن‌ها پرداخته شده است.

در مورد بحث فیلترینگ و گستردگی آن اگر سوال این است که آیا درست بوده یا خیر و موفق بوده است یا خیر باید مقدماتی مطرح شود: اولاً هدف چه بوده؟ ثانیا وضع کنونی چیست؟ ثالثا راه‌حل چیست؟ دنیا امروز از فیلترینگ به عنوان یک ابزار فعال و جدی استفاده می‌کند. یکی از مشکلات ما در حوزه‌ی سیاست گذاری این است که شناخت‌ها و باور‌های غلط، غیر کارشناسی و رسانه‌ای بر فضای عمومی کشور حاکم شده است. برای مثال این جمله را زیاد شنیده‌ایم که دوره‌ی فیلترینگ گذشته است. سوال این است که اگر دوره‌ی فیلترینگ گذشته چرا هشتاد میلیون ایرانی در فضایی مثل اینستاگرام نمی‌توانند از قهرمان ملی خود صحبت کنند؟ چرا مدیر عامل تیک تاک امروز از ترس منحل شدن کسب و کارش در مجلس سنای آمریکا مورد بازجویی قرار می‌گیرد؟!

وقتی به دنیا نگاه می‌کنیم می‌بینیم دو نوع فیلترینگ اعمال می‌شود؛ یک نوع فیلترینگ در بستر ارتباطات است. یک نوع فیلترینگ از مبدا سرویس است که این دو باهم متفاوت‌اند. به دومین نوع، عموما تنظیم‌گری می‌گویند؛ به این معنا که مثلا وقتی من می‌خواهم از اینستاگرام استفاده کنم، بستراتصال من به اینترنت توسط دولت جمهوری اسلامی ایجاد شده است. حالا دولت می‌گوید من که واسطه هستم نمی‌گذارم اطلاعات از مبدا به مقصد برسد و مانع این می‌شوم. یک موقع هم هست مقصد اصلی که باید پاسخگو باشد جواب نمی‌دهد و مثلاً پست را حذف می‌کند. فیلترینگی که صاحب پلتفرم اعمال می‌کند، مهم‌تر و اثرگذار‌تر است. پس بحث فیلترینگ، بحثی جدی و زنده است، اما شاید مدل آن از اولی به دومی تغییر پیدا کرده باشد. اینترنت ماهواره‌ای هم فقط روی نوع اول فیلترینگ اثر می‌گذارد، اما فیلترینگی که صاحب پلتفرم اعمال میکند را چه میخواهید بکنید؟

دنیا از روش دوم استفاده میکند و سیاست‌هایش را در مبدا سرویس اعمال میکند، اما کشور ما متفاوت است، چون ما صاحب سرویس نیستیم و در زمانی که باید نیاز مردم را پاسخ نداده‌ایم. حالا مردم محتاج سرویس بیگانه اند. تنظیم‌گر و سرویس دهنده، کس دیگری است. جالب اینکه همین صاحبان سرویس، مثلا آمریکایی ها، سرویس بیگانه‌ای مثل تیک تاک چینی که با زندگی مردمشان گره میخورد و آن‌ها را وابسته می‌کند، دست به فیلترش می‌برند. درست برعکس نگاه و ایدئولوژی لیبرالیستی خود عمل می‌کنند؛ در زندگی و حق انتخا‌ب مردم دخالت می‌کنند.

راهکار ما نباید تنها فیلترینگ باشد؛ زیرا مردم به این سرویس‌ها نیاز دارند و نمی‌توان از نیا‌زهای واقعی مردم چشم پوشید؛ در غیر این صورت کم کم دولت، دچار مشکل در مدیریت کشور می‌شود. پس ما برای مدیریت فضای مجازی کشور، باید سرویس‌های حیاتی مورد نیاز مردم را، توسعه بدهیم و تلاش کنیم تا مردم به داخلی‌ها مهاجرت کنند. برای این مهاجرت معمولا از ابزار‌هایی استفاده میشود. برای مثال: ۱- تعرفه: دولت هزینه‌ای که برای اتصال به آن سرویس خارجی باید پرداخت کنید دو برابرهزنیه اتصال به سرویس‌های ایرانی قرار میدهد. ۲- مجازات‌های مالی برای سرویس‌های بیگانه متخلف در نظر میگیرد ۳- پهنای باند سرویس خارجی را کم و زیاد میکند. ۴- در نهایت ممکن است به طور کلی فیلتر اعمال کند. این‌ها ابزار‌های کنترل سرویس‌های خارجی و جهت دهی مردم به سرویس‌های داخلی است همه این‌ها در کنار بالابردن کیفیت سرویس‌های داخلی به عنوان بخشی از راه حل و در یک پازل عقلایی لازم است و باید باشد.

حالا در کشور ما چه اتفاقی افتاده است؟ دو رویکرد وجود داشته است. یکی آنکه در سال‌های ۹۷و۹۸ در حوزه‌ی ارتباطات حاکم بوده و یکی الان در سال‌های ۱۴۰۱و۱۴۰۲ بر کشور حاکم شده است. در سال‌های ۹۷و۹۸ تصور و تفکر این بود که ما در حوزه‌ی ساخت سکو، توان و مزیتی نداریم پس با حضور در سرویس‌های بیگانه باید سعی کنیم در لایه‌ی محتوا کار کنیم و مردم را جذب محتوا کنیم. اما هیچ کجای دنیا کارشناسان این‌گونه تحلیل نمی‌کنند، چون لایه سرویس، حاکم بر لایه محتواست بلکه معتقدند باید آن پلتفرم‌هایی که نیاز‌های حیاتی و جدی مردم به آن وابسته است را یا بومی کرد یا ضمانت‌های قطعی داشت که سرویس‌های فراگیر در کشور به حاکمیت ملی آن کشور احترام میگذارد. حتی کشور‌هایی مانند فرانسه که در جبهه‌ی غرب قرار دارد و متحد استراتژیک آمریکا است بر این باور است؛ زیرا اگر این پلتفرم‌هایی که نیاز‌های حیاتی افراد را بر طرف می‌کنند را به دست آمریکا دهند عملاً کنترل کشور دست آمریکا داده شده است. خلاصه در آن سال‌ها، آقایی که در حوزه‌ی فناوری اطلاعات، مسئول توسعه‌ی کشور بود معتقد بود ما مزیتی در توسعه سکو‌های پایه نداریم در صورتی که وظیفه‌ی آن سازمان دقیقا توسعه فناوری‌ها و سکو‌ها بود و حوز‌ه‌ی محتوا اصلا مربوط به وزارت ارشاد میشود. ثمره آن نگاه را هم در چالش‌هایی که برای کشور پیش می‌آمد دیدیم. در همان سال‌ها اولین چالش‌های امنیتی که پدید می‌آمد کشور را مجبور به قطع کلی اینترنت میکرد. در حالیکه اگر این سکو‌ها به کشور ما پاسخگو میبودند میشد با حذف محتوا‌های تروریسی و ضد امنیتی به راحتی مساله را حل کرد و تمام زندگی مردم را مختل نکرد. نگاه دیگری هم در سا‌ل‌های ۱۴٠۱و۱۴٠۲ رخ داده و آن این است که، به پلتفرم‌های داخلی توجه بیشتری کنیم، کیفیت آن‌ها را بالاببریم تا پاسخگو نیاز مردم باشند که دیدیم چه توسعه‌ای در زیر ساخت‌ها و سکو‌ها پایه کشور اتفاق افتاد.

البته اینجا بحث دیگری هم مطرح است که ما باید نخبگان و عموم مردم را نسبت به سیاست‌هایی که پی گرفته می‌شود آگاه و توجیه کنیم که متاسفانه در این حوزه ضعیف عمل کردیم.

چگونه مخاطب را جذب پلتفرم‌های داخلی بکنیم؟ پلتفرم‌های داخلی چه مزیتی دارند تا مخاطب قانع شود از آن استفاده کند؟

نکته‌ی اول این است که باید سرویس‌هایی ارائه دهید که پلتفرم‌های دیگر نداشته باشند؛ یکی از مزیت ها مثلا اتصال خدمات دولت الکترونیک یا خدمات تحت نظارت حاکمیت به شبکه های اجتماعی داخلی است. مثلا در بله خدمات بانکی ارائه می‌شود. در چندین ماه اخیر اتفاق‌های مهمی در حوزه خدمات الکترونیک دولت در حال رخ دادن است.

یک نکته دیگر ارائه سرویس های جدید متناسب با فرهنگ و ارتباطات خاص مردم ماست. سرویس دهنده‌ای که به صورت محلی با کاربر ارتباط دارد، شناختی از کاربر دارد که دیگران ندارند. یکی از مشاغل پردرآمد در تجارت بین الملل همین است که افرادی را در منطقه هدفِ صادرات استخدام می‌کنند تا ببیند مردم آنجا اصلا نیازشان چیست؟ به چه شکلی سرویس بگیرند برایشان خوشایند است؟ مثلا با یک آقایی صحبت می‌کردم می‌گفتند ما می‌خواستیم آب معدنی صادر کنیم به امارات با اسم "اَلَموت". هیچ‌کس نمی‌خرید. مبلغ کلانی خرج کردیم تا بررسی کنیم چرا فقط اینجا فروش اتفاق نمی‌افتد؟ نتیجه این‌که چون عرب‌زبان‌اند الموت را "اَلمَوت" به معنای مرگ می‌خوانند و این باعث حس بد و عدم خرید می‌شود.

همچنین چیزی در فضای پیام‌رسان‌ها هم هست. مثلاً بحث پاکت عیدی که در بله ارائه شده برخواسته از یک فرهنگ خاص و بومی ماست. ارائه چنین امکانی توسط سرویس های گوگل انجام نمیشود، مگر این‌که برود تک تک فرهنگ ها و اقوام خاص را بررسی کند و متناسب با آنها سرویس طراحی کند؛ اما نه توانش را دارند و نه میلش را. این (بحث پاکت) مزیت رقابتی است. مشابه همین کار هایی که سرویس های ایرانی در اعیاد یا مراسمات خاص ایرانی اسلامی انجام می‌دهند است.

بحث دیگر مزیت در سرعت و کیفیت پیام‌رسان‌ داخلی می‌تواند باشد. وقتی می‌خواهیم از سرویس خارجی سرویس بگیریم، درخواست ارتباطی‌ که شما می‌فرستید روی اینترنت، این درخواست تا آن سرور سرویس‌دهنده می‌رود و برمی‌گردد. سرویس‌هایی که روی اینترنت بین‌الملل هستند مثل یوتیوب، گوگل و ...، امروزه حدود سیصد میلی ‌ثانیه این رفت‌وآمد طول می‌کشد. اما سرویس داخلی اگر از لحاظ فنی درست باشد حدود بیست الی سی میلی ثانیه طول می‌کشد. یعنی ده برابر آن باید سرعت داشته باشد. اما این‌که ما چقدر از این امکان استفاده کردیم باید بررسی شود و این مزیت دیگر است.

چه راهکا‌رهایی برای صیانت بهتر فضای مجازی، وجود دارد؟ شما فرمودید طرح صیانت تصویب نشده است اما این طرح به شورای عالی فضای مجازی رفت و آنجا تصویب شد، درست است؟

حبیبی: این دو سوال را پس از مقدمه ای توضیح خواهم داد. اولین چالشی ‌که می‌خواهم عرض کنم بحث غلبه‌ی فضای رسانه‌ای بر فضای کارشناسی و سیاست‌گذاری ماست.

بنده تقریباً از اواخر سال ۹۸ یا اوایل ۹۹، در حاشیه تدوین و تصویب این طرح به عنوان کارشناس مشاور حضور داشتم، اولین نسخه‌ی این طرح سال ۹۷ مطرح شد. که حقیقتاً طرح خوبی نبود. بعد از آن اما به مرور زمان اعضای حقیقی شورای عالی، نمایندگان وزارت ارتباطات و مرکز ملی فضای مجازی، نماینده سازمان تبلیغات، نمایندگان دادستانی از قوه قضائیه و نمایندگانی از پلیس فتا کم ‌کم درگیر طرح شدند. این‌ها نشستند و جلسات بررسی مشترک داشتند. پلیس فتا و دادستانی از نظر انتظامی و قضایی، وزارت ارتباطات از نظر فنی، سازمان تبليغات از نظر فرهنگی نظر میدادند و خلاصه همه درگیر کار بودند. آن طرح آخر تقریبا عمده مشکلات اصلی کشور در حوزه تنظیمگری فضای مجازی را جوابگو بود. اما طرح رفت در مجلس و متاسفانه به دلیل برخی سیاسی‌کاری‌های ناشی از فضای‌ رسانه‌ای‌ کشور، طرح در مجلس متوقف شد.

یکی از بهانه های توقف این بود که طرح تعارض با قانون اساسی دارد، چرا که اختیارات لازم برای مدیریت کلان تنظیمگری فضای مجازی در این قانون به بخشی از مرکز ملی فضای مجازی که ذیل شورایعالی فعالیت میکند واگذار شده بود و آقایان مدعی بودند اگر خود شورای عالی این اختیارات را تصویب کند، شدنی است؛ اما اگر مجلس همین اختیارات را در متن قانون بیاورد و به رسمیت بشناسد دخالت در وظایف رهبری کرده است. چون شورای عالی را رهبری تشکیل داده و مرکز ملی ذیل شوراست. وقتی ما گفتیم خب اگر شورای ‌عالی همین اختیارات را تصویب کند مساله حل است؟ گفتند:خیر! چون این موارد تا وقتی در متن قانون مجلس نیاید ضمانت اجرا ندارد و قضات نمیتوانند بر اساس آن با متخلفتین برخورد کنند.

خلاصه به این جمع‌بندی رساندند که اگر یک یا دو بند از طرح را که مربوط به وظایف کمیسیون عالی تنظیم مقررات است (که یکی از نهادهای ذیل شورای عالی محسوب می‌شود)، خود شورای ‌عالی تصویب کند، مابقی طرح و ضمانت اجرایی مندرج در آن را مجلس میتواند تصویب کند و از نظر قانون‌ اساسی مشکلی نخواهد داشت.

لذا همین دو بند را بردند در شورای عالی تصویب کنند و تصویب هم شد که این مربوط به پایان 1400 میشود. طبق شنیده ها گویا آقای رئیس ‌جمهور به‌عنوان رئیس شورای ‌عالی، مجدداً تاکید کردند که هرچه زودتر ما بقی همان متنِ نهایی که مورد اجماع نسبی دستگاه هایی که ذکر کردم بود در مجلس پیگیری شود تا به نتیجه برسد و ریاست محترم مجلس هم وعده دادند که در اسرع وقت این اتفاق خواهد افتاد. اما متاسفانه با این وجود بعد از گذشت بیش از یکسال هنوز ما منتظر خبر هستیم. من حالا چالش‌ها را عرض بکنم:

یک همین غلبه‌ی فضای رسانه‌ای بر فضای کارشناسی است. بعضی از سیاستمداران کشور ما، این‌جور عمل می‌کنند که مشاور رسانه‌ای می‌گوید این حرف الان خریدار دارد، این حرف هزینه دارد. سیاست بر اساس حرف رسانه‌ای چیده می‌شود. در حالی که درستش برعکس است؛ یعنی کارشناس و فعال سیاسی باید حرف درست را بزند و فعال رسانه ای مسئول است که آن حرف درست را به بهترین نحو بازنمایی و تبیین کند تا خریدار پیدا کند. بخشی از این مشکل هم به نظر من ناشی از مدل به قدرت رسیدن افراد در کشور ماست.

 شما دانشجویان علوم انسانی به عنوان اندیشمندان این حوزه باید بنشینید فکر کنید چگونه در عین حفظ حق رای و نظر مردم مبتلا به پوپولیسم نشویم. زیرا عموم مردم متخصص عموم رشته ها نیستند. همه از یک میزان هوش بهره ندارند. وضعیت عموم مردم از تابع نرمال تبعیت می‌کند؛ یعنی عده اندکی نابغه یا متخصص اند، عده اندکی هم عقب افتاده اند و عموم مردم در این میانه افراد عادی هستند. در چنین فضایی طبیعی است که پیشروان جامعه اگر باتقوا باشند عوام فریبی نکنند.

لذا خیلی‌ جاها ممکن است فهم نشوند، خیلی‌جاها دستشان بسته شود اما کسانی که پیش ‌رو هستند و تقوا ندارند و بیش از اینکه دغدغه مردم داشته باشند دغدغه قدرت دارند به راحتی از هر ابزاری برای عوام فریبی استفاده میکنند؛ اصلا برای همین است که پدیده‌ی پوپولیسم در جامعه‌های دموکراتیک بالا می‌آید و مهم می‌شود. ما باید چکار کنیم که از یک طرف نظر مردم باشد زیرا نظر و فهم مردم مهم برای ما مهم است؛ و از طرف دیگر نظام سیاسی را چگونه بچینیم که سیاستمداران را برای حرف‌های بی ربط و عوام قریبانه زدن به جهت کسب قدرت در انتخابات‌ تربیت نکند.

اینکه عالی ترین مقامات حاکمیت بر اساس رای مستقیم عموم مردم تعیین شوند به طور طبیعی سیاستمداران را تربیت می‌کند برای حرف‌های بی‌ربط و عوام فریبانه زدن. شاید این روایت را زیاد شنیده باشید که » الناس علی دین ملوکهم. «آیا به این فکر کرده‌اید؟ منطق این مسئله چیست؟ به نظر بنده می‌آید در نظام‌های قدیمی که خلیفه محور یا نظام‌های پادشاهی بودند آنکه بالا نشین است، آنکه همه مردم به او نگاه می‌کنند و حسرتش را می‌خورند چه کسی است؟ پادشاه و درباریان و ملوک هستند.‌ طبیعتاً اگر مردم بخواهد بگویند ما باکلاس هستیم و بالانشین هستیم، خودشان را شبیه ملوک می‌کنند. لذا الناس علی دین ملوکهم اما به نظر بنده در حاکمیت ما و در مقاطعی اتفاقاً مسئله برعکس شده است؛ ملوک خود را شبیه مردم می‌کنند.

بعضی سیاسیون در جلسات خصوصی به صراحت می‌گویند: «فلان حرف درست و کارشناسی‌ است و صلاح مردم هم در همین است» اما پشت تریبون که میروند درست صد و هشتاد درجه مخالف آن حرف کارشناسی موضع میگیرند چون میدانند انتخابات نزدیک است و این حرف ها فعلا خریدار ندارد. گاهی هم این تناقض را اینگونه توجیه میکنند که: «برخی حرف ها اعلامی نیست، اعمالی است.»

چالش دیگر ارتباطات بین المللی ماست. ما میتوانیم و باید پلتفرم‌های جهانی داشته باشیم که خودمان ساخته باشیم. ملتی اگر مدعی تمدن است مانند ملت ما، اگر مدعی است حرف نو دارد مثل کشور ما، آن وقت باید سعی کند پلتفرم های خود را جهانی کند. هیچکدام از پلتفرم های ما امروز جهانی نیستند و این ایراد وارد است که با فیلتر خارجی های غیر پاسخگو در حدی ارتباطات بین المللی مردم ما دچار چالش شده. اما ما باید این کار را بکنیم و می‌توانیم این کار را بکنیم. بعضی از کشور‌ها متخصصش را ندارند، فرهنگ مشترک با دیگر کشور‌ها ندارند.‌

اما ما سیصد میلیون فارسی زبان داریم برای همین آپارات توانسته است بازار افغانستان را بگیرد. آپارات در آنجا به صورت جدی فعال است و کاربر گرفته است. یکی بحث فارسی زبان بودن است؛ یکی بحث کشور های ضد امپریالیسم است که با ما دشمن مشترک دارند. یکی بحث قدرت های رقیب آمریکاست که با ما منافع مشترک دارند. یکی بحث کشور‌های اسلامی است. همه اینها میتواند انگیزه هایی برای شکل دهی به سکو های جهانی ایران پایه باشد.

مالزی برند حلال را راه انداخته است و از یک نگاه دینی در بحث تغذیه، درآمد و مزیت اقتصادی کسب می‌کند. مسلمانان می‌خواهند حلال بخورند و لذا برایشان مهم میشود چه کالایی این نماد را دارد. همینطور طراحی پلتفرم هم فرهنگ دارد چه خودآگاه چه ناخودآگاه فرهنگ طراحان خود را در جامعه‌ی هدف ترویج می‌کند. جالب است که برخی تحقیقات نشان داده، پلتفرم‌های جهانی مردانه طراحی شده است؛ چون اغلب توسعه دهندگان آنان مردان بودند و برای همین دغدغه‌های اصلی و نوع ارتباطات زنانه در آن کمتر دیده شده است.

تنها بحث فرهنگ دینی هم مطرح نیست، مثلا اینستاگرام با مطالعه رفتار کاربران خود یافته است، برخی کاربران از گذاشتن برخی از استوری‌ها دست می‌کشد چون همه دنبال کنندگانشان آن را می‌بینند برای همین، قابلیت کلوزفرند را به ساختار پلتفرم خود اضافه کرد. فرهنگ  و ارتباطات خود را مطالعه و نیاز خود را کشف کردند و به این نتیجه رسیدند که نیاز به یک مدل ارتباطی جدید بر پایه دوست نزدیک دارند.

همین مساله در طراحی خانه‌هایی که در دوره‌ی صفویه و دوره‌های اسلامی ساخته شده است نیز دیده میشود. معمار دوره صفوی با دو نیاز متعارض رو به‌ رو بوده. از یک طرف مردم مسلمان بر اساس تعالیم دینی می‌خواهند ارتباطات اجتماعی بالایی داشته باشند از یک طرف بحث محرم و نامحرم و حریم خانه و خانواده مطرح است. خب این دو باهم در تعارض است، یا باید صبح تا شب در خانه‌ات باز باشد و یا اینکه ببندی و بگویی من می‌خواهم محرمیت و حریم خانه را حفظ کنم. راه حل معمار دوره صفوی طراحی اندرونی و بیرونی برای خانه است.

حال، خانه‌ای ساخته می‌شود که مطابق با هر دو نیاز است. حال اگر بخواهم مثالی در طراحی شبکه های اجتماعی بزنم میگویم با مطالعه رفتار اجتماعی عموم خانم‌های مذهبی خواهیم یافت این افراد یا باید از خطوط قرمز خود کوتاه بیایند و استوری ها و پست های خود را برای همه دنبال کنندگان به نمایش بگذارند و از الگو های رفتاری ارتباطی زن غربی تبعیت کنند، یا اینکه از فضای ارتباطات اجتماعی حذف شوند.

با ارائه قابلیت دوست نزدیک که عملا مشابه مفهوم و الگوی ارتباطی محرمیت است حالا هم نیاز به برقراری ارتباطات اجتماعی و هم جداکردن مخاطبان در دو سطح مختلف فراهم آمده است. اینها نشان میدهد طراحی سکو ها متاثر از فرهنگ پدید آورنده‌‌ شبکه اجتماعی است و ما میتوانیم الگو های رفتاری و اجتماعی خودمان را متناسب با فرهنگ مسلمانان طراحی و در ساختار بگنجانیم تا ملت های مسلمان احساس بهتری در شبکه ما داشته باشند.

نظرتان در مورد مفاهیمی چون جامعه شبکه‌ای و آزادی اطلاعات چیست؟

حرف‌هایی که در مورد جامعه‌ی شبکه‌ای و چرخش آزاد اطلاعات زده می‌شود بیشتر از اینکه برخاسته از واقعیت ها باشد فقط حرف های قشنگ است. ما نباید در علوم انسانی تنها رویکرد ترجمه‌ای داشته باشیم. من به شما دانشجویان توصیه می‌کنم که هر گزاره‌ای که در دروستان مطرح می‌شود در موردش فکر کنید. از خود بپرسید چرا؟ چه کسی چنین می‌گوید؟ تحلیل کنید برای خودتان و حتی در گوشه‌ی کتاب نقد و نظر خودتان را بنویسید. در آینده همین تحلیل‌ها تبدیل به نظریه‌های رقیب نظریه‌های غربی‌ می‌شود.

آمریکایی‌ها تا می‌بینند چینی‌ها دارند وارد مرزشان می‌شوند سریع قطعش می‌کنند. پس ارتباطات آزاد نیست. مخالفت با هولوکاست را حذف میکنند. ترویج قاسم سلیمانی را حرام میکنند. البته دلیلش هم واضح است تا زمانی که اختلاف نظر و اختلاف سلیقه وجود دارد (مفهوم اختلاف را در قرآن پی بگیرید) تا زمانی که اختلاف هست، مرز هم هست. او اجازه مسلط شدن شما در مرز خودش را نمیدهد و شما هم همینطور. حتی اگر شما بگویید من کل دنیا را با شبکه‌های اینترنتی به هم وصل کردم کسی که با شما ملاک وحدت ندارد و خودش را غیر از شما می داند از شبکه‌های شما استفاده نمی‌کند، شبکه خودش، سرویس های خودش و مدیریت خاص خودش را راه اندازی میکند و شما را راه نمیدهد. بله اگر روزی اختلافات از بین رفت و همه ملاک وحدت پیدا کردند، مثلا همه مسلمان شدند و زیر نظر و نگاه حضرت صاحب الزمان(عج) بخواهند زندگی کنند شاید آنگاه بتوان حرف از اطلاعات آزاد و جامعه شبکه ای و ... آن هم با تفسیر دینی اش حرف زد.

بومی سازی سرویس ها موجب حذف ما از جهان نمیشود؟

۹۰ درصد استفاده‌ی مردم کشور کره جنوبی که مظهر توسعه‌ی فناوریست، از سرویس‌های داخلی است. چین و هند هم همین رویکرد را دارند. بله امروزه اگر در سرویس‌های آمریکایی که عموم مردم دنیا در این سرویس ها فعال هستند، نباشیم، عملا از صحن علنی دنیا حذف شده‌ایم. ما این مزایا و معایب را می‌بینیم و درک می‌کنیم، منکر آن نیستیم. اما باید کاری کنیم که هم سرویس خود را داشته باشیم و هم از دنیا حذف نشویم. چه راهی برای این وجود دارد؟ راهکار آن چیزی ا‌ست که عقلای عالم غیر آمریکایی، دنبال می‌کنند: سرویس‌های خود را ارتقا می‌دهند و بعد، این سرویس‌ها را به هم متصل می‌کنند؛ در عين حال که سیاست‌گذاری و حکمرانی درون مرزی خود را دارند، با هم ارتباط نیز می‌گیرند. این مجامع و اتحادیه هایی که از سران کشور ها شکل می‌گیرد، مثل پیمان شانگهای یا بریکس، بر اساس همین رویکرد هاست که بگویند همه چیز نظر یک کشور نیست و هر کشور نگاه خودش را در فرهنگ، اقتصاد و رسانه دارد. بنا نیست یک نفر برای همه نسخه بپیچد و بقیه را بر محور ارزش‌های خود حرکت دهد.

وظایف دستگاه‌های مختلف دولتی و مهم‌ترین راهبردها و راهکارهای مدیریت و صیانت از فضای مجازی از منظر شما چیست؟

چالش‌ها باید حل شوند. فضای رسانه‌زده باید کنترل شود. چه کسی کنترل کند؟ اگر بخواهیم مفهومی نگاه کنیم، صرف دستگاه‌ها مثل دولت و مجلس و نمایندگان نه، بلکه سلبریتی‌ها هم که نقش موثری دارند، صاحب حکمرانی و حاکمیت محسوب می‌شوند. زمانی نماینده‌ای حرفی را می‌زند اما یک دهم سخن یک سلبریتی تاثیر ندارد؛ لذا مسئولیت صیانت فضای مجازی به عهده‌ی همه‌ی ماست و باید با تقوای بیشتری عمل کنیم. منافع ملی را ببینیم و فقط به فکر منافع شخصی نباشیم. پس یک مورد این که با تقوا عمل کنیم.

دوم این که، باید سواد فضای مجازی مردم و مسئولین بیشتر شود. برخی مسائل ما به این خاطر است که این پدیده‌ها نوظهورند و هنوز هستی‌شناسی آن‌ها بین ما شکل نگرفته است. این فضا نیاز به فلسفه و معرفت و هستی‌شناسی دارد. هنوز بعضی افراد بین فضای مجازی و رسانه تفاوتی قائل نیستند. حال آن‌که رسانه یکی از حوزه‌های فعال در فضای مجازی است. منتهی چون اولین مواجهه های ما با فضای مجازی با رسانه های مجازی بوده، ما فرق رسانه و فضای مجازی را درک نکردیم. مثلا ما با وبلاگ، با شبکه‌های اجتماعی با فضای مجازی آشنا شدیم. اما وقتی کم‌کم پول مجازی، ارز دیجیتال، اسنپ و... آمدند، این فضا ابعاد دیگری از خودش را نشان داد. دیگر فقط بحث رسانه نیست، بحث فضای مجازی است. حکمرانی مربوط به فضای مجازی است.

هوش مصنوعی مشغول در نوردیدن زندگی مردم است. ما تا حرف از صیانت می‌زنیم، می‌گویند می‌خواهید دهان مخالفین را ببندید. می‌بینید چه‌قدر ارزش بحث پایین می‌آید؟ مثل یک دعوای سیاسی بین دو گروه؛ در صورتی که بحث چیز دیگری‌ ا‌ست. مثل نفت خام که قبلا انگ ماده‌ی سیاه بدبو به آن می‌زدند و می‌فروختند، امروز بسته‌ها و داده‌های اطلاعاتی را به همان راحتی حراج می‌کنیم. این هوش مصنوعی و چت‌بات‌ها که آمده‌اند و هر چه از آن‌ها می‌پرسید، به فارسی جواب شما را می‌دهند، دارند داده‌ی شما را جمع‌آوری می‌کنند.

این برنامه‌ی خودیادگیر، داده‌ها را دریافت‌ و تحلیل می‌کنند. رفتار شما با این چت‌بات آن را عملاً، تقویت می‌کند. این کار عملاً دزدی داده، برای دریافت اطلاعات رایگان و تست آن جهت پیشبرد کارهای خود است. ما این اطلاعات را رایگان در اختیار شرکت‌هایی چون گوگل و مایکروسافت می‌گذاريم، بعد این شرکت‌ها تبدیل به غول‌های فضای مجازی می‌شوند و زمانی که یک شرکت ایرانی می‌خواهد فعالیتی کند، با بحث و پرسش و پاسخ‌های مسخره، آن را به سخره می‌گیرند. این بحث سواد فضای مجازی خیلی مهم است؛ شما دانشجویان علوم انسانی باید روی این مسائل فکر کنید. نظریه پردازی بومی کنید و بر اساس‌ آن فکر و اندیشه بنویسید. مثلاً کتب درسی خود را صرفاً برای حفظ نخوانید؛ بفهمید، فکر و تحلیل کنید. حتی با آن مخالفت کنید تا به یک نظام فکری برسید.

بحث دیگر این‌که، نظام مدیریت این فضا باید بهبود یابد. همان حرفی که در طرح صیانت هست. ما با یک مسئله مواجهیم، مثل بارش شدید باران که میتواند منجر به سیل شود. شما این مسئله را چطور حل می‌کنید؟ نحوه‌ی مدیریت و نظامی که قرار است آن مشکل را حل کند مهم است. شما از سازمان های مختلف مثل هواشناسی، جنگل بانی، نیرو های امدادی و ... استفاده می‌کنید، تقسیم وظیفه می‌کنيد. ما با مسئله فضای مجازی روبه‌روییم. پدیده‌ای که به سرعت هم رنگ عوض می‌کند وهم متغیر است. اما تیمی که باید این فضا را مدیریت کند، اصلا گارد آماده‌ای ندارد.

الان مسئله‌ی  پیام رسانی که باید به آن رسیدگی کنند چطوری باید تقسیم کار شود؟ هنوز بعد از ۵ یا ۶ سال دعواست. الان توسعه‌ی سرویس مسئولش چه کسی است؟  محتوای فضای مجازی مسئولش چه کسی است؟

حالا این دوتا را بگذاریم کنار، مسئول صوت و تصویر فراگیر چه کسی است؟ الان ساترا با وزارت ارشاد دعوایشان این بود که این که شما می‌روید از فیلیمو اشتراک می‌خرید؛ مسئول اجازه دادن این کار چه کسی است؟ چون‌ پدیده‌ای جدید است که از نظر مفهومی مشترک بین حیطه وظایف این دو بخش از حاکمیت است. الان چه کسی باید تنظیمگری این حوزه را انجام دهد؟

یا مثلا تنظیم گری رمز ارز را به چه کسی بدهیم؟ به وزارت ارتباطات بدهیم به خاطر سواد آی تی اش؟ یا نه بدهیم به بانک‌ مرکزی به خاطر سواد اقتصادی‌اش؟ ما نظام جامع مدیریت فضای مجازی کشورمان هنوز مشخص نیست.  شورای عالی فضای مجازی داریم ولی در چیستی و حیطه اختیارات و وظایف همان هم بحث وجود دارد.

در حال حاضر عملا هم ‌مجلس می‌تواند قانون بگذارد هم شورای عالی فضای مجازی می‌تواند در قالب سیاستگذاری و تقسیم کار قانون بگذارد. فرق قانون با سیاست گذاری چیست؟ خیلی از افراد این را درک نمی‌کنند و بعضاً تعریف دقیقی نسبت به آن پیدا نمی‌کنید. بعد می‌رسند به اینجا که مثلا در مورد شورای عالی انقلاب فرهنگی گفته اند جایی که ‌مجلس ورود کرد شورا ورود نکند و برعکس. اما مگر شدنی است سیاست گذاری و فرماندهی مساله فرهنگ را میان دو نهاد کلان تقسیم کرد آن هم به این مدل؟ لذا از نظر من در مدیریت فضای مجازی چالش‌های ساختاری و نهادی هم داریم که این‌ها باید حل بشود این هم یکی از مسائل است.

ما و خود نظریه‌پردازان چقدر توانسته‌ایم به آن سواد رسانه‌ای واقعی دست پیدا کنیم؟ همچنین آیا پس از سپردن رسانه به‌دست مردم، تلاش برای ایجاد سواد رسانه به چه اندازه می‌تواند مؤثر باشد؟!

فرق بین فضای مجازی و رسانه همین است، چیزی که به‌عنوان سواد رسانه مطرح شده ‌است وقتی شما عناوین درسی آن را نگاه می‌کنید چه‌چیزی است؟ مثلا اعتبارسنجی و دروازبانی خبر. انواع رسانه و... . اما شما هیچوقت از این بحث‌ها نمی‌بینید که باتوجه به نحوه‌ای که اینستاگرام اکسپلور خود را تنظیم می‌کند تأثیر بسزایی روی تربیت نوجوان و جوان دارد، آنچنان این بحث مطرح نمی‌شود!

آنچنان طرح و بحث نمی‌شود که مردمی که روی اقتصادشان دغدغه دارند بدانند اگر اقتصاد شما روی یک پلتفرم خارجی بنا گذاشته شد، تمام این اقتصاد به یک کلیک خارجی ها بستگی دارد! همانطور که کل وجود حاج قاسم در اینستا را با یک کلیک حذف کردند می‌توانند کل صفحات خرده فروشی ایرانی را حذف کنند. سواد فضای مجازی، سواد زندگی در بستر فضای مجازی است، ما روی آن اسمِ مجازیست نهادیم! ما نیاز داریم علمی تنوین شود، علمی که چارچوب و موضوع آن مشخص است، علم زیست در فضای مجازی.

تمام دغدغه من سواد رسانه نیست! چرا که این جزئی از دغدغه‌ی ماست. امروز نهایتاً ۳۰، ۴۰ درصد دغدغه‌، سواد رسانه است و بیشتر آن دغدغه‌ی فضای مجازی است‌. مردم باید مطلع باشند، تولید محتوا هم باید صورت بگیرد، مسئله جدید و بروز است. بدانند ارتباط فضای مجازی و حقیقی چیست؟

آیا یک یا دو فضایند؟ متداخل‌اند؟ این فضا دارد جلوتر از درک و فهم ما پیش می‌رود به همین دلیل با این چالش مواجهیم که آنهایی که باید یاد بدهند سواد درست ندارند و اساتید هم کم هستند. درنهایت خود ما باید جواب بدهیم و مخاطب این بایدها خودمان هستیم! راهکار این است: برویم سراغ تدوین و تولید محتوا و طرح درس‌های این مدلی. باید از بچگی این اتفاق می‌افتاد و این طرح سوال شما درست است؛ اینکه از بچگی این آموزش اتفاق بی‌افتد و این مفاهیم کم کم به بچه‌ها یاد داده‌شود حقیقتاً درست است. اما در مدارس نهایتاً یک کتاب اختیاری در مورد رسانه است که خیلی به آن اهمیت داده نمی‌شود.

درمورد تبلیغات و معرفی پیام‌رسان‌های ایرانی با توجه به اینکه هرکدام یکسری مزایا و نقص‌هایی دارند به بیان دیگراین‌که یک پیام‌رسان‌ واحد وجود ندارد که بتوان آن را معرفی کرد؟

از سال ۹۷ این چالش مطرح بوده است. همین چندتا بودن پیام‌رسان‌ها موجب پخش شدن مردم و عدم فراگیری آنها میشود. اما با تدبیری که شد الان پیامرسان های ایرانی به یکدیگر وصل شدند و مهم نیست شما در کدام پیامرسان باشید یا مخاطبتان در کجا باشد. شما میتوانید میان کاربران ایتا، بله، گپ و آیگپ پیام بفرستید و بگیرید. در چنین شرایطی که مخاطبین این پیامرسان ها به اشتراک گذاشته شدند حالا وجود چند پیامرسان اتفاقا موجب رقابت خواهد شد بدون اینکه دغدغه پخش شدن مخاطبان باشیم.

منبع: خبرگزاری دانشجو

کلیدواژه: فضای مجازی اینترنت آزاد فیلترینگ دانشگاه علامه طباطبایی انجمن اسلامی دانشجویان مدیریت فضای مجازی فضای مجازی فضای مجازی ی فضای مجازی پیام رسان ها سیاست گذاری داشته باشند ی فیلترینگ شورای عالی سواد رسانه ی ارتباطات چه کسی برای همین طرح صیانت عموم مردم حوزه ی ی مدیریت رسانه ای سرویس ها کشور ما بر اساس ی سرویس چالش ها کشور ها یکی بحث ی مردم ی ماست حرف ها سال ها ی کشور سکو ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۵۰۶۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ضرورت متناسب سازی دروس دانشگاهی با نیاز صنعت فولاد کشور

به گزارش خبرگزاری علم و فناوری آنا از نخستین همایش صنایع و سازه‌های فولادی کشور، امیررضا قیامی آزاد، در آستانه نخستین گردهمایی صنعتگران حوزه فولاد و دانشگاهیان که ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ در تالار شهید چمران دانشکدگان فنی برگزارمی شود، هدف از برگزاری این همایش را گردهم آوردن فعالان عرصه صنعت و جامعه دانشگاهی در فضای دانشگاهی دانست و اظهار کرد: این گام کوچکی در جهت برقراری ارتباط صنعت و دانشگاه است.

تقدیر از پایان نامه‌ها و رساله‌های دکترای کاربردی در صنعت فولاد

دبیر نخستین همایش صنایع و سازه‌های فولادی کشور، از تقدیر پروژه‌های تحقیقاتی، پایان نامه‌های دانشجویی و رساله‌های دکتری کاربردی در جهت حل مشکالت یا بهینه کردن فرآیند تولید در صنعت فولاد در همایش آینده خبر داد و گفت: بایدفعالیت‌های دانشگاهی به سمت عملگرا و کاربردی بودن حرکت کند.

وی، حل مشکالت و چالش‌های صنعت فولاد توسط دانشگاهیان را مهمترین هدف این گردهمایی برشمرد و افزود: اصلاح الگوی مصرف در سازه‌های فولادی، مصرف و تولید بهینه فولاد به عنوان یک فلز ارزشمند در ساختمانسازی، پلسازی، صنعت خودروسازی، صنعت هوا فضا) موشک و ماهواره (کشتیرانی و کاهش پرتی انرژی و ... از جمله این چالش هاست.

دبیر نخستین همایش صنایع و سازه‌های فولادی کشور، با تأکید بر ضرورت اصلاح الگوی مصرف پروفیل و مقاطع فولادی در کشور در ادامه خاطرنشان کرد: در کارخانجات فولادسازی به علت نبود خطوط تولید بهینه با پرتی) اتلاف انرژی مواجه هستیم. هم چنین باید در استفاده از فولاد با رویکرد مسئولیت پذیری اجتماعی مانع از اتلاف مصالح حین مصرف شویم.

تأکید بر ضرورت متناسب سازی دروس دانشگاهی با نیاز صنعت کشور

قیامی آزاد، آشنایی با مشکلات صنعت فولاد و در مقابل آشنایی صنعت با توانمندی‌های جامعه دانشگاهی در حل مشکلات را از دیگر اهداف برگزاری این همایش عنوان و تصریح کرد: باید مطالب و دروس دانشگاهی اعم از آموزش و پژوهش متناسب با نیاز روز صنعت کشور باشد تا دانشجویان پس از فارغ التحصیلی توانایی حل مسایل حوزه صنعت فولاد را داشته باشند.

وی، دانشجویان همه صنایع و دانشگاهیان در حوزه عمران، مکانیک، مهندسی متالورژی و مواد و مهندسی صنایع رااز مخاطبان اصلی این همایش برشمرد و افزود: صنعتگران فولاد، تولیدکنندگان و همه شرکت‌های مشاور، طراح، پیمانکار، مجری از دیگر مخاطبان این همایش هستند.
دبیر نخستین همایش صنایع و سازه‌های فولادی کشور، با بیان این که در این همایش مسئولان اجرایی هم حضور دارند.

گفت: پنل‌های تخصصی به گونه‌ای طراحی شده اند تا همه افراد اعم از صنعتگر، مسئول اجرایی و دانشگاهیان حضورداشته باشند.

قیامی آزاد، با تأکید مجدد بر اینکه مطالب و دروس دانشگاهی باید متناسب با نیاز روز صنعت بازنگری و اصلاح شوند، گفت: پروژ ههای تحقیقاتی دانشگاه‌ها هم باید بنیادین و کاربردی و در جهت حل مشکالت صنایع کشور تعریف شوند.

وی، با بیان اینکه ایجاد تعامل و حفظ برقراری ارتباط میان دانشگاه و صنعت ضروری است، یادآور شد: مشکلات صنایع از جمله صنعت فولاد باید به دست دانشگاهیان برطرف شود.

براساس این گزارش، نخستین همایش صنایع و سازه‌های فولادی کشور، با حضور دانشگاهیان، صنعتگران و مسئولان اجرایی روز دوشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ در سالن شهید چمران دانشکدگان فنی دانشگاه تهران برگزار می‌شود.

دانشجویان و علاقه‌مندان صنعت فولاد می‌توانند برای ثبت نام رایگان و شرکت در همایش به لینک https://survey.porsline.ir/s/GKC۹FCQj  مراجعه کنند.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • فضای مجازی باید قانون داشته باشد/لزوم قانونمندی پدیده‌های اجتماعی
  • اتمام حجت دادستان کرمان با شایعه‌سازان در فضای مجازی
  • ضرورت افزایش ظرفیت دکتری جمعیت شناسی در دانشگاه‌ها/ تعامل ستاد جمعیت و فضای دانشگاهی کشور+فیلم
  • آغاز طرح ملی مشاركت اجتماعی مردم در فضای مجازی از تابستان
  • پنجشنبه را تعطیل کنید که از نظر فرهنگی و تمدنی مهم است | برای فعالیت اقتصادی هم فضای مجازی و دورکاری هست!
  • تاکید پدافندغیرعامل بر ضرورت ارتقا امنیت پیام‌رسان‌های داخلی
  • حکمرانی رسانه را جدی بگیریم
  • تاکید پدافند غیر عامل بر ضرورت ارتقای امنیت پیام‌رسان‌های داخلی
  • تاکید پدافندغیرعامل بر ضرورت ارتقای امنیت پیام‌رسان‌های داخلی
  • ضرورت متناسب سازی دروس دانشگاهی با نیاز صنعت فولاد کشور